جای خالی اخلاق در سیاست

چندیست با خود فکر می کنم ، جامعه جهانی به کدام سمت می رود؟! کشتی انسانیت و اخلاق در این اقیانوس به کدامین راه سفر می کند؟! چرا زیبائیهای زندگی کمرنگ و سیاست و کج خلقی ها پررنگ می شوند؟ واقعاً چگونه می اندیشیم چرا مهربان بودن را در زندگی خود نهادینه نمی کنیم ، سیاستمداران در این دنیای مادی دنبال چه هستند ؟! نمی دانم بنده اینگونه فکر می کنم یا این تفکر دیگران نیز هست گاه گداری خبرهای خوب می شنوید از احترامهای کشورها به یکدیگر از عشق و علاقه انسانهای کره خاکی، احترام دولتمردان به کلیه جوامع و رعایت اخلاق در جامعه داخلی و احترام به حقوق تمامی افراد یک جامعه با سلایق مختلف  و آزادی زندانیان سیاسی و محبت مردمان با همدیگر و خبرهای خوش دیگر، انسان امیدوار می گردد به آینده ، انسان امیدوار می شود به انسانیت و اخلاق اما سیاست نمی گذارد . گاهی به خود شک می کنم که آیا این تفکرات من از ساده لوحی است و اصولاً این امر امکان پذیر نخواهد بود . فرقی نمی کند چه در کشور ما ایران باشد چه در دورترین نقطه این جهان پهناور ، در همه جا آسمان همین رنگ است . سیاستمداران کل دنیا تفکرات خود را صحیح می دانند و به آن تفکرات پایبند هستند و لازمه زندگی را دارا بودن تفکرات سیاست مدارانه می دانند . در آمریکا می شنویم به خاطر طرح بیمه همگانی رئیس جمهور کشور آمریکا که همانا نگاه اخلاقی به مردمان کشورخود دارد چگونه سیاستمداران در مقابل آن مقاومت می کنند؟ برای من خیلی جالب است که بدانم این همه هزینه های میلیارد دلاری کمک آمریکا به بعضی از کشورها یا هزینه های فراوانی که در زمنیه های جنگ و غیره می نماید چرا وقتی بحث بیمه همگانی مردمان خود آمریکا می شود ، آنهم فقط به خاطر اینکه این امر بوسیله یک تفکر دموکراتیک عنوان شده نه جمهوری خواه باعث بیکاری حجم عظیمی از مردم این کشور میگردد. در سوریه به آن شکل فجیع، در مصر و عراق و پاکستان و افغانستان هر روز ناهنجاریها و اختلافات قومی و مذهبی جان بسیاری از مردم این کشورها را می گیرد چرا وقتی موضوع ارتباط فی مابین کشور امریکا و ایران مطرح می شود ، در طول مدت بسیار کوتاهی سیاست جایگزین اخلاقیات شد فرقی نمی کند، و اصلاً در این مقال دنبال مقصر نیستم، اما سخنانی که ایراد می گردد از روی محبت ، اخلاقیت عنوان نمی شود ،(شاید هر کدام رویکرد سابق را دلیل این نگاه بدانند اما در هر گونه ایجاد ارتباطی یا انعقاد عقدی همان زمان انتقاد را باید دید) این سیاست است که مهربانی ها را می گیرد اگر قصد انسانیت و احترام به واژه اخلاق مدرن است ، پس چرا تهدید می کنند ، اگر مردمان ایران مهمند و اگر حق درست زندگی کردن با شان منزلت والای خود را دارند، پس چرا اینهمه به فکر تحریم این ملت هستند. وقتی مطابق قواعد و قوانین بین المللی عملکرد و سخنان نمایندگان واقعی کشور ایران را در راستای صلح و دوستی می سنجند پس چرا قبل از اینکه روی یک میز بنشینند با سخنان تلخ و نا امید کننده ما را می رانند . اینجاست که می گوئیم دنبال چه هستند این افراد و چه می خواهند از این زندگی مادی ؟! می گویند این اعمال و سخنان  دولت مردان ایرانی در اثر تحریم است بر فرض اینکه در اثر تحریم باشد یا هر چیز دیگر، این سخن چه چیزی را ثابت می کند؟! مگر زیباست به رخ کشیدن قدرت یا تمول یا ثروت در دین و آئین شما؟! اگر این امور لحاظ شود ثروتمند تر از ایران و تاریخی تر از ایران کدام کشور را می یابند؟! آیا با این سخنان دنبال دریافت منافع هستند پس چرا اینگونه ؟! مگر غیر از این است که شعار ما احترام به همنوع است به قول شاعر چو عضوی بدرد آورد روزگار    *   دگر عضوها را نماند قرار . چرا کشورهای غربی با سخنان و عملکرد خود سعی می کنند مردم ما نظراتشان در مورد فرهنگهای خوب آنها نیز عوض گردد؟ ! مردم اینگونه فکر کنند که آنها هرگز سود و منفعت ما را نخواسته اند و نمی خواهند. به این فکر کنند که آنها نیز یاد گرفته اند ؛که شعار بدهند و سیاسی بودن و سیاست کاری را زیبا و تخصص بدانند، نه سالم زندگی کردن و خوب زیستن و مهربان بودنها را . مردم ما خسته شده اند از یک رنگ نبودن ها ، از عوض شدن چهره ها . در تحریمها چه چیزی را دنبال میکنند قصد و هدف در تحریمها چیست ؟مگر غیر از این است که تحریم در قبال پرونده هسته ای ایران صورت گرفته وقتی که با رویکرد بسیار شفاف ایران روبه رو می گردید و ایران حاضر است تماماً در تمام زمینه های هسته ای کشور با شفافیت عمل کند و زیر نظر آژانس  بین المللی انرژی اتمی به عملکرد خود ادامه دهد، دیگر چرا از تحریم ملت ایران سخن می گوئید؟!! (تحریم یک ملت حتی از جنگ با آن ملت شدیدتر است و شما خوب به این موضوع واقف هستید) از یک طرف از احترام ویژه برای ایرانیان سخن می گویند و از طرف دیگر حاضر نیستند حتی با شفافیت کامل کشور ما ، کمی در باب کم کردن فشارها و تحریم ها برای آن ملت بگوئید. ملت ایران درست زندگی کردن را می خواهند مردم ما دوستی و ارتباط با احترام متقابل را می خواهند، مردم ما در قبال همدیگر هم در صورت احترام متقابل ارتباط برقرار می کنند نه در صورت نگاه بالا به پائین . مردم ما بدترین فشارها را تحمل میکنند اما هرگز نگاه بد را تحمل نمی کنند در روابط داخلی مردم ما اینگونه اند حال چه برسد به ارتباطات خارجی . مردم ما خیلی صبورند مردم ما مهر محبت را هرگز زیر پا نمی گذارند و قدر دان خواهند بود . به همین خاطر است که می گوئیم ای کاش سیاستی در بین نبوده ، ای کاش فقط یکبار فقط یکبار به این امر می اندیشیدیم که زندگی ماانسانها کوتاه است ، چه در خاور دور چه نزدیک . همه و همه روزی خواهیم رفت . پس چه خوب است مهربان بودن و چه خوب است خوشحال کردن و چه خوب است منطقی بودن (نه با زور و غلبه و قهر و کج خلقی یا نگاه منفی) بلکه در کمال احترام . به امید آنروز که همه مردمان جهان در کنار همدیگر یک دهکده جهانی داشته باشند بدون مرز، زور و سلطه دیگر حاکم نباشد و مردم جز مهربانی ، اخلاق و انسانیت چیزی نبینند.